بهترین مدافع جام جهانی 2015 گفت: دليل باختها تنها به بيانگيزگي بچهها برميگشت و شايد كادر هم نتوانست انگيزه را به آنها بدهد. شايد بعضيها از كواچ خوششان نميآمد، با او دوست نبودند و ميخواستند برود اما تيم، تيمملي بود. نه اخلاقي، نه انساني و نه درست بود كه بازي نكنيم.
روزنامه خبر ورزشی نوشت: محمد موسوی همیشه حرفهایش را رک و راست میزند؛ بدون پرده. وقتی با صراحت میگوید: «به آرژانتین که باختیم رؤیای المپیک پرید.» یعنی اینکه از گفتن این جمله ابایی ندارد و مثل خیلیها به حاشیه نمیزند.سيد واليبال ايران حتي در شرايطي كه همه روي واليبال زوم كردهاند و با استفاده از هر ابزاري از اين تيم انتقاد ميكنند به تلفنش جواب ميدهد و از هفت شكست كابوسوار در جامجهاني حرف ميزند.
شكستهايي كه سيد آنها را به مشكلات فني و بيانگيزگي پس از واگذاري بازي به تيم ولاسكو ربط ميدهد. موسوي البته كمي هم از شايعاتي كه مردم در فضاي مجازي ميسازند دلخور است. شايعاتي كه مربوط به بازي نكردن بازيكنان براي تيمملي و بركناري كواچ و درگيري در اردوي تيمملي برميگردد.
*هفت شكست در جامجهاني و...
ما مشكلات فني داريم. در ليگ جهاني هم مشخص بود. ما در آن مسابقات تنها بازيهايي كه در ايران ميزبان بوديم را برديم. روسيه را هم در شرايطي برديم كه روسيه خوب هميشگي نبود و بچهها هم خوب بازي كردند. تيم ما در دفاع و توپگيري مشكل اساسي داشت. هر چند قبلاً نقطه قوت تيم بود اما حالا اگر دفاع يا توپگيري داشتيم بيشتر كار انفرادي بچهها بود نه تيمي. مشكل ما اين بود كه تيم نبوديم. يكي دو بازيكن هم نميتوانستند مدام خيلي تأثيرگذار باشند. وقتي يك نفر هم خيلي آماده نباشد تيم افت ميكند. اگر در بازي اول برنده ميشديم اشكالات تيم را هم پوشش ميداد اما وقتي باختيم شرايط كاملاً عوض شد.
*چرا پس از شكست به آرژانتين روند تيم عوض شد؟
انگيزه همه بچهها براي المپيك بود اما با باخت به آرژانتين، سهميه از دست رفت، اميد رفت و كار خيلي سخت شد. ميدانستيم با باخت به تيم درجه 2 چه اتفاقي ميافتد. ميدانستيم المپيكي نميشويم. بنابراين انگيزههايمان هم از بين رفت.
*به خاطر همين تيم نوسان داشت؟
نميشود گفت نوسان. هر وقت خوب بوديم و سرحال، احساس خوبي داشتيم و خوب بازي كرديم. در حالي كه اين قضيه براي تيم خوب نيست. تيم وقتي تيم است كه در شرايط بد، نتيجه خوب بگيرد. چراكه وقتي همه شرايط خوب باشد، برد كاري ندارد. وقتي همه چيز خوب است پيروزي راحت است. قبلاً ما اينطور بوديم اما متأسفانه حالا نه. نمونهاش بازي لهستان، ما 2 ست برديم، ست سوم را كه باختيم بازي را تمام شده ديديم.انگار دو «ست» را كه برديد، «ست» سوم فكر كرديد بازي تمام شده.
ما به آخر بازي فكر ميكرديم. فكر ميكرديم ببريم اتفاق خوبي است. اصلاً به فكر لحظه نبوديم. فكر ميكرديم برديم و تمام شد. ميدانستيم با برد لهستان باخت به آرژانتين فراموش ميشود و تمام. متأسفانه به شرايط بازي و نكاتي كه كادرفني گوشزد ميكرد توجه نداشتيم.
*درست است بازيكنان براي پيچيدن نسخه كواچ بازي نميكردند؟
ما فدراسيون قوي و يك مدير قوي داريم. قطعاً اين اتفاقات باعث نميشود كه بازيكنان مربي را عوض كنند. اين قدر هم بيقانون نشده. دليل باختها و بازي بد تنها به بيانگيزگي بچهها برميگشت و شايد كادر هم نتوانست انگيزه را به آنها بدهد. شايد بعضيها از كواچ خوششان نميآمد، با او دوست نبودند و ميخواستند برود اما تيم، تيمملي بود. نه اخلاقي، نه انساني و نه درست بود كه بازي نكنيم. همه افتخارشان بازي در تيمملي است. اگر نميخواستيم بازي كنيم آبرو و حيثيت خودمان ميرفت. فحشها را من، شهرام و سعيد در اينستاگرام خورديم نه كواچ. تازه او هم زبان فارسي متوجه نميشود. كواچ تنها نتوانست به تيم انگيزه بدهد و آن را جمع كند؛ همين. اگر تيم باشگاهي بود شايد توجيه داشت چراكه من با باشگاه قرارداد دارم اما تيمملي فرق ميكند. بازي در آن مايه افتخار است. همه دوست دارند در تيمملي بازي كنند.
*شايعه دعواي بازيكنان را هم رد ميكنيد؟
متأسفانه درصد كمي از مردم زندگي و كار را رها كردهاند و همه وقتشان در دنياي مجازي سير ميكنند تا جوك بسازند و شايعه. آنها همه زندگيشان پي اين سوژهها هستند كه كدام جرثقيل در كجا افتاده و... شايعهسازي اين روزها بيداد ميكند. خيلي بد است. گروههايي كه در دنياي مجازي وسيله ارتباطي هستند حالا تنها به شايعهها دامن ميزنند. اگر دو بازيكن با هم دعوا كرده باشند، نميتوانيم لبخند آنها را ببينيم. تلويزيون نشان ميدهد كه كدام بازيكنان با هم حرف نميزنند. بالاخره مشخص است. عكسهايي كه ميآيد. مشكل باخت بود و باخت. مطالبي كه در رسانهها منتشر ميشد هم به تيم آسيب ميرساند.
*در ژاپن روزهاي سختي را گذرانديد؟
نابود شده بوديم. 22 روزي كه در ژاپن بوديم به اندازه سه، چهار ماه گذشت. هرچه به آخرش نزديكتر ميشديم بدتر ميشد. آن هم با صحبتهايي كه ميشد.
اين روزها حرف از بركناري كواچ است.به نظرت در فرصت كم تا انتخابي المپيك، كار درستي است؟
من نميتوانم نظر بدهم. فدراسيون تصميم ميگيرد. قرار است مسائل را بررسي كنند تا بدانند، مشكل از كجا بوده. من از نظر فني كاري به كواچ ندارم اما شايد تغيير مربي به تيم شوك بدهد. البته نميتوانم بگويم تيم بدون مربي در المپيك هم مدال ميگيرد اما بايد بين بد و بدتر بد را انتخاب كرد.